Friday, August 5, 2022

The End of the Apple Tree and other Stories

 

پایان درخت سیب و داستانهای دیگر اولین کتابی است که از نوشین سالاری امروز خواندم . مجموعه داستانهای کوتاه و مرتبط. داستانهای بروز و قابل لمس.  چند جمله ایی از لابلای صفحات.


آدم های توی کلاس حالا یاد گرفته بودند به این زبان تازه به هم بگویند که از کجا آمده اند. اما هنوز نمی توانستند بگویند که چرا آمده اند. صفحه ۱۵


در میان بوی تمام عطر های جهان آن کرم هایی می فروخت که بنا به نوشته برچسب هایشان رد زمان را از صورت ها پاک میکند. صفحه ۱۷


راننده گفت: " یکی از همین روزها میروم یک جایی که آفتاب باشد و خیال آدم راحت باشد.»

مسافر پرسید: مثلا کجا ؟ مسافر هم لهجه داشت. همه ایستگاه ها را رفتند. حالا جلوی فروشگاه بودند پیاده شد. راننده شاید سوال مسافر را نشنید. شاید هم نمی دانست آن جا کجاست که هم آفتابی است و هم خیال آدم راحت است. او زنی در این سوی دنیا چنین جایی را نمی شناخت. اصلا مگر چنین جایی هم وجود داشت؟ صفحه ۲۰


پیر مرد فکر میکرد که نکند بنشیند. نباید بنشیند. اگر بنشیند طوطی خواهد شد. اگر پرواز کند قرقی باقی خواهد ماند. نکند بنشیند. نباید بنشیند... که قرقی بال باز کرد، سینه جلو داد و بالا رفت. اوج گرفت. صفحه ۵۳



شهرزاد پرسید : آن دبیرمان یادت مانده ؟ و او باز به آستانه خالی در نگاه کرد.

کدام ؟

« همان که میگفت : بچه ها بدترین چیز توی دنیا اینه که آدم جایی نداشته باشه که بره.» صفحه ۷۰



همکلاسی ام گفت: «همه سفرها دست کم یک روز قبل از رفتن شروع می شوند.»


خانم جان گفت : «همه مردها دست کم یک گوش دارند که نمی شنود.»

منیر گفت: کاش به جای کمی کر بودن همگی کمی لال می شدند.»


پایان درخت سیب و داستان های دیگر , نوشین سالاری


                                      


THE APPOINTMENT, By HERTA MÜLLER

  THE APPOINTMET by  HERTA MÜLLER Translated by Michael Hulse and Philip Boehm      Today I want to talk to you about the novel " THE A...